نمونه لایحه الزام به تمکین — دفاعیه زوجه در دعوای الزام به تمکین

ریاست محترم شعبه دوم دادگاه خانواده اصفهان
با سلام
احتراماً اینجانب ش.م خوانده پرونده به کلاسه بایگانی ۰۲۱۷۳۴ با موضوع الزام به تمکین، مطروحه در آن شعبه محترم در جهت دفاع از حقوق خویش مطالب زیر را به استحضار عالی می‌رسانم:
اینجانب مطابق با سند ازدواج به شماره ترتیب ۶۰،دفتر ازدواج شماره تهران،در مورخ ۱۳۹۵/۰۵/۲۴ به عقد دائمی خواهان آقای ت ن در آمده‌ام و از تاریخ ۱۳۹۶/۴/۱۷زندگی مشترک را در طبقه زیرین منزل پدری خواهان (پدر شوهر و مادر شوهرم) آغاز نمودیم.متاسفانه از همان ابتدای زندگی مشترک بارها مورد بی‌احترامی و آزار واذیت از جانب همسرم و پدر و مادر ایشان قرار گرفته و هر مرتبه با صبر و بردباری تمام نسبت به رفتارهای ایشان چشم پوشی نمودم. متاسفانه در طول ۶ سال زندگی مشترک بنده هیچگاه کلید درب منزل را به صورت جداگانه در اختیار نداشته و اجازه خروج از منزل به اختیار و به تنهایی برایم میسر نبوده است وبا اینجانب به مثابه یک زندانی رفتار می شده است.
لازم به ذکر است که خواهان محترم به شغل فروشندگی لوازم خانه و آشپزخانه در شهرستان …مشغول می‌باشد و در ماه چندین مرتبه در مسیر این شهرستان در رفت وآمد می باشد. در مواقعی اینجانب با فرزند مشترک همراه ایشان به این شهر سفر میکردیم،لیکن در فصول سرد سال که به خواسته خود ایشان بنده و فرزندم در خانه می‌ماندیم، به هیچ عنوان اجازه خروج از منزل و اجازه سرزدن به خانواده ام را نداشتم وتا زمانی که ایشان بازگردد به همراه فرزند خردسالم تماما در خانه محصور بوده ام.
متاسفانه خواهان همواره با رفتارهای ناشایست  مرا مورد آزار روحی قرار داده و در مواقعی هم که در منزل حضور داشتند با عدم حضور ایشان هیچ تفاوتی نداشته و حتی با بنده صحبت هم نمی‌کردند و اکثر اوقات به جای گذران وقت با همسر و فرزندش به طبقه بالا و خانه پدر و مادرش رفته و بیشتر وقت خود را با ایشان می‌گذراند و با اینگونه رفتارها وتنهایی همیشگی بنده در منزل باعث فشارهای روحی شدید بنده شده است و زمانی که بنده خواهان توجه به من وفرزندش را مینمودم، متاسفانه به راحتی از من خواسته که “اگر این شرایط را قبول نداری می‌توانی برای همیشه از این خانه بروی”
رفتارهای غیرمتعارف خواهان و خانواده‌اش در طول سال‌های زندگی مشترک ادامه داشته تا اینکه در مورخ ۱۴۰۲/۰۶/۱۱ خواهان به همراه مادرش به صورت ناگهانی وارد منزل مشترک شده و درب منزل راقفل کرده تا از خروج بنده به بیرون جلوگیری نمایند،سپس با حمله وتوهین وفحاشی قصد گرفتن تلفن همراه اینجانب را با توسل به زور داشتند و به علت مقاومت اینجانب از تحویل گوشی همراه،مادر همسرم مکررا بنده را به سمت دیوار هول داده و دست خودش را به روی دهان بنده گذاشته وفشار داده، وبا همکاری یکدیگرو اقدامات فیزیکی خواهان ومادرش آسیب‌های بدنی به اینجانب وارد شده که برگه پزشکی قانونی مرتبط با آن به پیوست تقدیم حضور می‌گردد.پس از ورود وتوهین وفحاشی و گرفتن گوشی بنده با زور و ورود آسیب،خواهان و مادرش نهایتاً درب منزل رابه روی بنده قفل نموده ومحل را ترک کردندو اقدامات ایشان موجب خوف وترس در بنده شده تا حدی که برای نجات جان خودم پس از تماس از تلفن ثابت منزل با پلیس ۱۱۰ اقدام به شکستن قسمت شیشه ای درب ورودی منزل  وخروج به سمت حیاط نمودم،در ادامه ماموران کلانتری در محل حاضر شده و اقدام به تهیه گزارش نموده اند(پیوست).
لازم به ذکر است با مراجعه به پزشکی قانونی (پیوست)و شکایت از خواهان و مادر ایشان، پرونده کیفری به شعبه سی و هفتم دادیاری ارجاع گردیده و به کلاسه بایگانی ۰۲۰۹۸۶ هم اکنون در حال رسیدگی می باشد( پیوست) که این مدارک همگی نشان از این دارد که بنده در منزل ایشان هیچگونه امنیتی برای زندگی مشترک نداشته،لیکن با وجود چنین رفتارهای غیرمتعارف خواهان و خانواده ایشان و به اجبار و اصرار خود خواهان مجبور به ترک منزل مشترک شده‌ام.(خواهان با تماس تلفنی با برادرم،خواهان آمدن برادرم به منزل مشترک وبردن بنده از آنجا را داشت)
لازم به توضیح می‌باشد که با دادخواست مطروحه الزام به تمکین خواهان، نامبرده اقدام به معرفی همان منزل مشترک که ۶ سال در آن سکونت داشته‌ایم نموده و اجاره نامه صوری نیز ضمیمه دادخواست کرده است(با دقت در اجاره نامه ارائه شده به راحتی ملاحظه می شود که مهر برجسته ذیل آن مربوط به اتحادیه املاک واتومبیل منطقه … می باشد،در صورتی که منزل مورد اجاره در شهر تهران قرار دارد،همچنین برگه اجاره نامه فاقد اسم ومشخصات مشاور املاک می باشد)،اولاً ایشان هیچ اجاره‌ای بابت سکونت به پدرش پرداخت نمی‌نماید و اجاره نامه کاملا صوری می‌باشد ودوم اینکه جهیزیه اینجانب به صورت کامل در منزل مشترک می باشد وبه موجب دادخواست استرداد جهیزیه در شعبه سوم شورای حل اختلاف و مطابق با قرار تامین خواسته صادره از آن شعبه محترم،جهیزیه در همان محل توقیف گردیده است و رسیدگی به دعوای استرداد جهیزیه به دلیل اعتراض اینجانب نسبت به قسمتی از اقلام و وسایل در حال رسیدگی است وتاکنون منجر به صدور رای قطعی نگردیده است؛لذا از نظر قانونی امکان خروج جهیزیه در آن منزل نیز وجود نخواهد داشت.
فلذا با توجه به مطالب عنوان شده و با عنایت به ورود آسیب های بدنی وارده و توهین وفحاشی وتهدید از سوی خواهان ومادر وی و پرونده کیفری جریانی ،امکان بازگشت اینجانب به آن مکان و زندگی مجدد با خانواده همسرم وجود نداشته و به هیچ عنوان امنیت جانی و حیثیتی ندارم،لذا مطابق با ماده ۱۱۱۵ قانون مدنی صدور حکم به بطلان دعوای مطروحه خواهان مورد استدعا می‌باشد.

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید ؟
در گفتگو ها شرکت کنید!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *