لایحه تجدیدنظرخواهی درخصوص اثبات اعسار

قضات محترم دادگاه تجدید نظر شعبه مرجوع الیه
با سلام
احتراماً به وکالت از آقای م ع در راستای اعتراض به دادنامه شماره۱۴۰۲۰۹۳۹۰۰۰۵۹۳۰۷۷۳ موضوع پرونده کلاسه ۰۲۰۰۴۹۸ صادره از شعبه هفتم دادگاه خانواده معترض بوده و در جهت نقض دادنامه معترض عنه و اثبات اعسار و عدم تمکن مالی موکل برای پرداخت یک جای مهریه وتقسیط مهریه تعیین شده تجدید نظر خوانده، به استحضار عالی می‌رساند:
موکل و همسرش(تجدید نظر خوانده) از اتباع کشور افغانستان می‌باشند که مطابق با سند ازدواج شماره ۵۵۲۷۱ در مورخ ۱۳۹۴/۱۲/۸ با مهریه ۵۰ عدد سکه تمام بهار آزادی در دفتر ازدواج مهاجرین افغانی به عقد دائم یکدیگر در آمده‌اند.
حکم پرداخت مهریه در شعبه بیست و هشتم دادگاه تجدید نظر قطعی گردیده و در پی آن موکل تقاضای اعسار از پرداخت محکوم به( مهریه) در شعبه هفتم دادگاه خانواده مطرح می‌نماید و مطابق با ماده ۸ از قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی، استشهادیه با تعرفه ۲ شاهد که مدت ۲۷ سال آشنایی با موکل وخانواده ایشان داشته به دادگاه ارائه که هردو نیز شهادت به تنگدستی واعسار موکل داده اند و لیستی تحت عنوان عدم وجود اموال به نام موکل نیز به دادگاه ارائه می‌دهد که متاسفانه در دادگاه محترم بدوی به این موارد توجهی نشده است.
لازم به توضیح می باشد که موکل مدت۱۱ سال است که در کشور آلمان زندگی می‌کند و در آنجا در حال تحصیل می‌باشد و همسر وی با علم به این موضوع حاضر به ازدواج با وی گردیده وبعد از ازدواج، همسر و فرزند خردسال وی در ایران سکونت داشته و موکل  معمولا در سال  یک یا دو مرتبه برای سرکشی ودیدار با خانواده به ایران مراجعت داشته است.موکل همواره در تلاش برای فراهم کردن مقدمات اقامت همسر وفرزند خردسالش نزد خود بوده،لیکن متاسفانه موکل در کشور آلمان در شغل پیشین خود که رستوران داری بوده ورشکست شده وبدهی های فراوانی گریبان وی را گرفته و در حال حاضر علاوه بر تحصیل برای امرار معاش و گذران زندگی وتلاش برای پرداخت بدهی به شغل پرستاری از سالمندان مشغول می‌باشد و به همین خاطر تا کنون موفق به بردن همسر وفرزندش نزد خود نشده است،درنتیجه بر خلاف اظهارات وکیل تجدیدنظر خوانده موکل با وجود بدهی های فراوان به کشور آلمان(پیوست) از وضعیت اقتصادی مناسبی برخوردار نمی باشد وطبیعتا قادر به پرداخت دفعتا واحده ویک جای مهریه همسرش نخواهد بود.در این خصوص مدارک بدهکاری ایشان به بانک‌های آلمانی ضمیمه دادخواست تجدید نظر خواهی گردیده که مبالغ بدهی موکل به واحد پول این کشور  نوشته شده است و همه مدارک در صورت لزوم توسط دارالترجمه ترجمه می‌گردد و به دادگاه محترم ارائه می گردد.همچنین بدهی های موکل به این کشور همگی قابل استعلام از طریق سفارت می باشد که تقاضا دارم در صورت لزوم استعلام در این خصوص از سوی دادگاه محترم صورت پذیرد.
هنچنین لازم به ذکر است که در جلسه دادگاه بدوی وکیل تجدید نظرخواسته در صفحه ۲۹ پرونده (صورت جلسه دادگاه)در جهت تمکن مالی موکل اظهار داشته که:” هزینه‌های بلیط رفت و برگشت موکل ۱۵۰ میلیون تومان می‌باشد.” در خلاف واقع بودن اظهارات ایشان همین بس که در صفحه ۲۷ پرونده  بلیط موکل مضبوط می باشد و مبلغ آن ۹ میلیون تومان درج گردیده است؛ همچنین  بلیط‌های رفت وبرگشت موکل ضمیمه دادخواست تجدیدنظر گردیده که مبلغ آن ها مابین ۱۲ تا ۱۵ میلیون تومان می‌باشد واین مدارک  تماما نافی اظهارات تجدیدنظر خوانده می باشد.
همچنین لازم به توضیح می باشد حسب اظهارات تعجب برانگیز وکیل تجدید نظرخوانده در دادگاه بدوی که بیان داشته” مطابق با  شرط ضمن عقد سند ازدواج، موکل ملزم گردیده که سند آپارتمان چهار واحدی در شهر قم را در ازای بذل مهریه به نام موکل بزند”  توجه دادگاه محترم را به این مسئله مهم جلب می نمایم که: شرط ضمن عقد در سند ازدواج (پیوست) به این شکل تحریر گردیده که بخشش مهریه در صورتی محقق گردد که اگر موکل زمانی منزلی خریداری نماید،سند آن را به نام همسرش (تجدید نظر خوانده )بزند و در ازای آن همسرش مهریه اش را ببخشد؛ در صورتی که موکل تا کنون هرگز قادر نشده که منزلی خریداری نماید و به هیچ عنوان مشخصات  منزل در سند ازدواج ذکر نگردیده و اصلاً مشخص نیست این منزل در چه زمانی و در چه مکانی و با چه اوصاف وارزشی خریداری می‌گردد؟!! حال چگونه وکیل تجدید نظرخوانده بدون هیچ دلیل و مدرکی صحبت از منزل چهار واحدی و تعهد انتقال سندی که وجود خارجی نداشته به نام موکلش نموده است، واز این طریق در پی اثبات ملائت زوج برای پرداخت یک جای مهریه می باشد…..الله اعلم!!!

در خصوص اظهار دیگر تجدید نظر خوانده در جلسه دادگاه بدوی مبنی بر تعداد دفعات ورود و خروج موکل از آلمان به ایران و بالعکس و دلیل آن بر تمکن مالی موکل می بایست به عرض برسانم که اولاً موکل مدت ۱۱سال است که در کشور آلمان زندگی می‌کند؛لیکن در درخواست دادگاه بدوی از اداره گذرنامه( صفحه ۳۳ پرونده)صرفا یک سال اخیر از برج ۱۴۰۱/۲ لغایت۱۴۰۲/۴ استعلام گرفته شده است که در این یک سال نیز موکل به دلیل پرونده‌هایی که در دادگاه خانواده داشته و دادخواست‌هایی که همسرش علیه وی مطرح نموده که در برخی از آنها شخصا مجبور به حضور بوده، ناچارا در کشور حضور پیدا می‌کرده و بعد از دادگاه نیز به کشور آلمان بازگشته است. وتمامی مخارج رفت وبرگشت وی نیز را پدرش متقبل گردیده است. در اثبات این مسئله بلیط ورود به کشور و تاریخ ابلاغ جهت جلسه رسیدگی به پیوست تقدیم و مدارک دیگر که موید این مسئله می باشد نیز در صورت نیاز تقدیم دادگاه محترم خواهد گردید.
در انتها لازم به ذکر است،موکل در آلمان مشغول به تحصیل و دانشجو می‌باشد؛ مدارک تحصیل وی نیز ضمیمه دادخواست گردیده و در صورت نیاز توسط دارالترجمه، به فارسی برگردانده و به دادگاه محترم ارائه می‌گردد.
فلذا با توجه به مطالب عنوان شده و اینکه موکل به هیچ عنوان از وضعیت اقتصادی مناسبی برخوردار نمی‌باشد و بدهی‌های زیادی به کشور آلمان داشته(پیوست) و علیرغم تلاش‌های فراوان موفق به بردن همسر و فرزند خردسالش نزد خویش نگردیده وبدیهی است که توانایی پرداخت یکجای محکوم به و مهریه تجدید نظرخوانده را ندارد، مراتب نقض دادنامه بدوی و صدور دستور مقتضی مبنی بر تقسیط مهریه با عنایت به قیمت بالای سکه مورد استدعا می‌باشد.

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید ؟
در گفتگو ها شرکت کنید!

دیدگاهتان را بنویسید